به گزارش نبض سحر، روز نهم دی روز حضور گسترده مردم ایران در دفاع از کیان ولایت و خروشی در جهت پاسداشت امامت ائمه هدا علیهمالسلام بود؛ چرا که مردم جسارتِ خائنین را به عاشورا و امام حسین دیده و مظلومیت ولی امر خود را ماهها شاهد بودند.
باید توجه داشت این حرکت عظیم یک روزه و یک ماهه و یک ساله شکل نگرفت بلکه زیر بنیادهای آن در خون و جان مردم ایران وجود داشت که چنین خروشی صورت گرفت که در این مقال به بیان یکی از زیر بنیادهای اصلی این حرکت میپردازم:
مردم ایران اعتقاد دارند، حبل الله رشتهای است که بشر را به خدا میرساند و این رشته که از آسمان به سوی زمین کشیده و آویخته است قرآن، رسالت و ولایت است، و میتوان گفت همه اینها مصادیق حبل الله است۱ و تنها فرد یا جامعههای از حیات معنوی بهرهمند و در مقاطع مختلف نجات یافتهاند که پیوند والایی با ادامه اطهار و اولیای خدا داشته باشند و از معرفت ایشان متنعم و از محبت آنان بهرهمند گردند تا علاوه بر آن که سخنان آنها را در زندگی فردی و اجتماعی به کار گیرند، سیرت آن بزرگواران سازنده سنت حسنه در آنها گردد.
در نظام ولایی ولایت پذیری مرادف با نفی سلطه زورگویان و تجاوزگران است و هیچ قدرت و قدرتمندی، فوق قدرت و حاکمیت خداوند نیست و انبیا و امامان معصوم اولیای الهی و مأموران اجرا احکام خداوند هستند. در اسلام سرپرستی تمامی امور مسلمین پس از پیامبر خاتم به امامان معصوم علیهم السلام سپرده شده است و در زمان غیبت نیز به عهده نایب و جانشینان امامان معصوم یعنی ولی فقیه است.
در زمان غیبت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه، ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل،با تقوا، آگاه به زمان، مدیر و مدبر است. همان کسی که ولایتمداری را با بهره بردن از ولایت اولیا و انبیای الهی آموخته است و راهش راه قرآن است، و کلیه اصول و روشهای تربیتیاش برگرفته از معارف ارزشمند اسلام و سیره و روش پیشوایان معصوم است. سیرهای که منجر به بصیرت و بیداری انسانها و تجدید بیعت آنان با ولی فقیه میگردد.
این اعتقاد مردم ایران به آنها چنین بصیرتی را میدهد که به امر ولی فقیه انقلاب مینمایند و هشت سال در دفاع مقدس جان فشانی میکنند و به امر او بزرگترین حماسهها را میآفرینند و در روز نهم دی چنان حرکتی را از خود نشان میدهند.
بر این مردم با چنین باورهایی، بایستی آفرین گفت.
در ادامه به معنای فتنه می پردازیم:
فتنه از نظر لغوی و کاربرد آن در قرآن وروایات
فتن: گذاشتن طلا در آتش است تا خوبی آن از ناخوبی آشکار شود.۱
فتنه: آنست که به وسیله آن چیزی امتحان شود.۲
فاتن: اسم فاعل است یعنی آزمایشگر و به فتنهانداز.
فتنه، فتنا، فتونا، آزمود او را، در فتنه افکند او را، به شگفت آورد او را.
فتنه: گناه، عذاب، آزمایش، شگفت، گناهورزی، ناسپاسی، رسوایی،دیوانگی، خلاف، گمراهی۳
در قرآن فتنه به معانی مختلف بهکار گرفته شده است.
۱ـ قرآن فتنه را در موضع آزمایش، یک سنّت تاریخی دانسته وآن را به همه امّتها گسترش میدهد
اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ یُتْرَکُوا اَنْ یَقُولُوا امَنّا وَ هُمْ لایَفْتَنُونَ، وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَمِنْ قَبْلِهِمْ.۴
آیا مردم گمان میکنند که وقتی گفتند ایمان آوردیم رها کرده میشوندو امتحان نمیکنیم؟ قطعاً ما قبل از اینان را هم امتحان کردیم.
علت امتحان را نیز مشخص شدن خوب از بد، صادق از فریبکارمیداند.
فَلَیَعْلَمَنَّ اللهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ۵
تا بداند خدا آنها را که راست میگویند و آنها را که دروغگویند.
در معنی لغوی فتنه دیدیم که طلا را در آتش میگذارند تا ناخالص آنجدا شود. اینجا هم انسان در مقابل امتحانات قرار میگیرد تا:
اوّلاً: صدق گفتار او مشخص شود و در حقیقت، امتحانات خدا افشاگرچهره مدعیان است و خدا با مواجه دادن آنها در مقابل مسائل مختلف،آنها را به عکسالعملی وا میدارد که عمقِ ایمان و اعتقاد و صدق آنهامعلوم شود و اینست که امتحان خدا نوعی افشاگری است.
ثانیاً: در مواجه با مشکلات و تنگناها و پیچیدگیها، انسان ساخته شده وناخالصیهای وجودی و اعتقادی خود را متوجه گشته و آنها را علاج واصلاح نماید. آنکه به عمق توجه دارد، از محاسبه نفس از این آزمایشهابرای خودسازی و کمال بهره میجوید.
وَ لَنَبْلُوَنَکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمـُجاهِدینَ مِنْکُمْ وَالصّابِرینَ۶
شما را میآزماید تا مجاهدین شما و صبرکنندگان شما مشخص و
دانسته شوند. آنچه خدا انسان را با آنها میآزماید یعنی در مواجه با شرایطو اسباب مختلف قرار میدهد تا عکسالعمل او را اندازهگیری کند عبارتنداز:
الف: مال و فرزندان
وَاعْلَمُوا اَنَّما اَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَهٌ وَ اَنَّ اللهَ عِنْدَهُ أَجْرُ عَظیمٌ۷
آگاه باشید که اموال و اولادِ شما اسبابِ آزمایش و ابتلا شما هستند وپاداش بزرگ نزد خداوند است.
بر همین مضمون آیه ۱۵ سوره تغابن نازل شده است. انتهای آیه«اَنَّ اللهُ عِنْدَهُ اَجْرٌ عَظیمٌ» نشان میدهد که اموال و اولاد، وابستگیهای قویهستند که بایستی دلبستگی به آنها در حد وظیفه باشد، به گونهای که درموارد ضرورت و ایجابِ حرکت، مانند زمان جهاد و ایثار، بتوان از آنهاگذشت و مانعی در راه حرکت انسان نباشند. و این خود آزمایش بزرگیاست برای مردم که مشخص شود تا چه اندازه ساخته شدهاند و تا چه حد بهخدا نزدیک شده و هدفِ خلقت را دریافتهاند.
ب : شرّ و نیکی
کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوُکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَهً وَ اِلَیْنا تُرْجَعُونَ۸
هر نفسی، مرگ را میچشد و همه شما را با خوبیها و بدیهاییمیآزماییم و بازگشت شما به سوی خداست.
انسان در مقابل رویدادها و حوادثِ خوب و بد قرار میگیرد، خوب ازنظر هدف خلقت و بد از نظر حرکت قهقرایی. و او در مقابله آنها خویشتنخویش را ظاهر میکند. در رویدادهای شرّ همه شرایط و تمامی رویدادهااو را به سوی گمراهی میکشانند و تلاش شیطانها بر فریب او قرارمیگیرد، هوشیاری و عملکرد صحیح اوست که از به نتیجه رسیدنتلاشهای شیطان صفتان جلوگیری میکند و خلوص و ایمان او را به ظهورمیرساند و عمیقتر میسازد و به پیش میبرد.
و در مقابله با رویدادهای نیکو نیز آزمایش میشود که آیا با به دستآوردن پیروزی از مجرای حقّ و عدالت خارج میشود یا در خط حرکتاسلام باقی میماند؟
اِنَّ الاِْنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاًاِلاَّ الْمُصَلّینَ الَّذینَهُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون۹
انسان متنوع خلق شده است، هرگاه به او بدی روی آورد ناله میکند وهنگامی که به او خیری دست میدهد به خوشحالی و قهقهه میافتد مگرنمازگزاران، آنها که دائم در حال نمازند.
این آیه نشان میدهد که انسانِ مسلمان در حرکت خود باید تنها به خدابیاندیشد و به قول امام خمینی قدّس سرّه، پیروزی را در انجام تکلیفمیداند نه در پیروزی ظاهری، و شکست را همینطور، او تنها باید به اینمسأله بیاندیشد که آنچه برای تکامل اوست و او را در رسیدن به خداکمک میکند با خلوص و درستی انجام دهد و اگر توانست آن گاه خود راپیروز میداند، در غیر این صورت شکست خورده است، اگر چه در ظاهرپیروز شده باشد.
ج : تمامی آنچه در زمین دراختیار انسان قرار داده شده است
اِنّا جَعَلْنا ما عَلَیالاَْرْضِ زینَهً لَها لِنَبْلُوَهُمْ اَیُّهُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً۱۰
ما هر آنچه در زمین است زینت برای شما قرار دادیم تا بیازماییم شمارا که کدام یک کردار نیکوتر دارید.
انسان، امانتدارِ خداست، آنچه در روی زمین دراختیار انسان نهادهشده است بهطور امانت است، امانتدهنده خدا و امانت گیرنده انساناست و در این رابطه، انسان است که با نحوه عمل با امانت، ماهیّت خود رانشان میدهد. آن که امانت را در مسیر خواستِ امانتدهنده بهکار میگیردروسفید است؛ آنجا که لازم است ایثار میکند، آنجا که ضرورت ایجابمیکند و امّت اسلامی نیاز دارد، به کمک برمیخیزد و جان خود را کهامانت است و مالِ خود را که امانت است میدهد، و آن را جز ادای تکلیفچیزی نمیداند، و به فرموده امام خمینی قدّس سرّه: «وقتی همه از اوستدر راه او دادن کاری نیست، که چیزی که از خود اوست در راه خوداوست».
د : امتحان انسانها به وسیله یکدیگر
وَجَعَلْنا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً اَتَصْبِرُونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصیراً۱۱
و بعضی از شما را سبب آزمایش بعضی دیگر قرار دادیم، آیا پس صبرمیکنید؟ و خدا آگاه و بیناست.
وَ کَذلِکَ فَتَنّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِیَقُولُوا اَهؤُلاءِ مَنَّ اللهُ عَلَیْهِمْ مِّنْمبَیْنِنا۱۲
و چنین است که بعضی از شما را با بعضی دیگر امتحان میکنیم تا اینکه گویید آیاخدا فقیران را از میان ما برگزیده؟
حرکت انسان خواه ناخواه در جامعه موافق و مخالف خواهد داشتطعنهها، تهمتها و افتراها از سوی دشمنان زده خواهد شد، تمسخرها وریشخندها وتحقیرها از سوی شیطان گونهها انجام میشود و اوست که دراین حرکت یا با استقامت و صبر این هجومها را در هم میشکند و ادامهمیدهد و یا جذب شخصیّتها شده و حرکت خود را از دست میدهد. درجامعه بعضی را خداوند به مال و مقام افزونی میدهد یا باتقوی و اخلاصاو را برتری میبخشد. همین افزونیها و برتریها موجب آزمایش دیگرانمیشود که چگونه عمل میکنند، آیا در برابر افزونیها صبرپیشه میکنند یابا بیتابی و از هر راهی درصدد رسیدن به آنچه دیگران دارند برمیآیند واز روی حسادت و بغض با مخلصان رو به رو میشوند یا از روی صدق.
۲ـ قرآن، فتنه را به معنی فریب، گول زدن و غافل کردن بهکاربرده است
یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما اَخْرَجَ اَبَوَیْکُمْ مِنَالْجَنَّهِ۱۳
ای فرزندان آدم، شیطان همانگونه که پدر شما را فریفت و از بهشتخارج کرد شمارا نفریبد!
فَما امَنَ لِموُسی اِلاّذُرِّیَّهٌ مِّنْ قَوْمِهِ عَلی خَوْفٍ مِّنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِمْ اَنْیَفْتِنَهُمْ۱۴
پس کسی به موسی ایمان نیاورد مگر فرزندان قبیله او، آن هم با ترساز فرعون و اشراف قوم او، مبادا آنها را به فتنه دراندازند.
این فریبها که در شکلهای مختلف انجام میشود البته برای آزمایشانسان است و مواردی است که مستقیماً انسان در مقابل فریبها و نیرنگهاقرار میگیرد و آمادگی و آگاهی او در موفقیت او نقش بزرگی دارد.
موارد فتنه و فریب و غافل کردن در قسمتهای دیگر مطرح خواهد شدآنچه یادآور میشویم آیه فوق است و این که چگونه شیطان توانست آدمرا فریب دهد؟
خداوند میفرماید:
لَقَدِ ابْتَغُوا الْفِتْنَهَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبوُا لَکَ الاُْموُرَ حَتّی جاءَالْحَقُّ۱۵
منافقین قطعاً میخواهند ایجاد فتنه کنند، آنان مسایل و کارها را وارونهو برعکس مینمایند تا آن گاه که بر تو حقّ و درست آنها آشکار گردید.
در این آیه، وارونهسازی برای فریب دادن و گول زدن، فتنه معرفیشده و آن را از جانب منافقین میداند که همیشه درصدد ایجاد جوّ آشفته واستفاده از نام آن هستند.
علی در ضمن سخنان خود به هر دو معنی فتنه اشاره دارد آن جا کهمیفرماید: نباید یکی از شما بگوید، پروردگارا به تو پناه میبرم از این کهمرا دچار فتنهسازی، زیرا هیچکس نیست که در فتنه نباشد، لکن باید بهخدا پناه برد از فتنههای گمراهکننده وگرنه خداوند در سوره ۸ آیه ۲۸فرماید: بدانید که اموال و اولاد شما فتنهاند، و معنی این آیه اینست کهخداوند بندگانش را با مال و اولاد آزمایش میکند تا این که روشن گرددچه کسی برای روزیش ناخرسند و کدام کس به قسمتش راضی است. گواین که خداوند به حال بندگانش از خودشان داناتر است، لکن این آزمایشبرای آنست که کارهایی که درخور ثواب و یا سزاوار عقاباند روشنگردد، زیرا برخی از آن بندگان دوستدار پسران و دشمنان دختران وبرخی خواهان فزونی مال و بدخواه اختلال در حال هستند.۱۶
شهید آیهالله دستغیب ایجاد پراکندگی درجماعات دینی و جاسوسیبرای ظالمان را نیز فتنه دانسته است.
«از جمله فتنه دینی است جمعی را که با هم یکدل و یک جهت متوجهخدا و به یاد پیغمبر و امام خود هستند بین آنها جدایی انداختن و ایشان رامتشتت و متفرق ساختن یا به قوّه قهریه یا به القاء شبهه و بدبینی بینمأمومین نسبت به امام جماعت و پیشوای دینی یا مأمومین را نسبت بهیکدیگر و خلاصه اتحاد قلوب را که موجب هر خیری است و مقصودشارع مقدس است مبدّل کردن به جدایی که موجب هر شرّی است ومبغوض شارع مقدس است، فتنه است.»۱۷
«از موارد مسلّم فتنه، جاسوسی کردن برای حکّام و ظلمه است وبزرگی مفسده و خطر آن و اکبر بودنش از قتل پُرظاهر است، چرا که یکجاسوسی و فتنهانگیزی ممکن است سبب قتلها و جنایتها بشود مانند«معقل» جاسوس ابن زیاد لعین که سبب گرفتاری و کشته شدن حضرتمسلم و هانی بن عروه گردید و بلکه فجایع کرب و پس از آن مستند به فتنهاین جاسوس ملعون است.»۱۸
در پایان این فصل نتیجه میگیریم که فتنه در معنی اوّل: آزمایش مردماست به اسباب مختلف که صدق و کذب گفتارها و ادعاها روشن شود وجامعه افراد را بشناسد و نیز افراد ایمان آورده در طی امتحانات شناختهشوند و پیش روند.
در معنی دوّم: فتنه ایجاد آشوب و نابسامان کردن جامعه است بهگونهای که حقّ با باطل مشتبه شود و مغرضین بتوانند فکر و راه خود را بهعنوان حقّ به جامعه بقبولانند و برای این کار از روشها و ابزار مختلفیاستفاده میکنند.
قصد ما در بررسی فتنه، معنای ایجاد جوّ آشفته و نابسامان کردن فضایذهنی و فکری جامعه است به گونهای که امکان تمیز دادن حقّ از باطلوجود نداشته باشد یا حداقل برای عموم مشکل باشد. البته ایجاد چنینفضایی اسباب و ابزار متعددی میخواهد که به آنها اشاره خواهد شد.
انتهای پیام
پی نوشت ها:
۱-مفردات راغب و مجمع
۲-تفسیر المیزان
۳-فرهنگ جامع
۴-سوره عنکبوت، آیه ۲
۵-پیشین .
۶-سوره محمد،آیه ۳۱
۷-سوره انفال، آیه ۲۸
۸-سوره انبیاء، آیه ۳۵
۹-سوره معارج، آیه ۱۹-۲۳
۱۰-سوره کهف، آیه ۷
۱۱-سوره فرقان، آیه ۲۰
۱۲-سوره انعام، آیه ۵۳
۱۳-سوره اعراف، آیه ۲۷
۱۴-سوره یونس، آیه ۸۳
۱۵-سوره توبه، آیه ۴۸
۱۶-نهج البلاغه فیض، حکمت ۹۰
۱۷-گناهان کبیره، ص ۵۱۷
۱۸-پیشین، ص ۵۲۰