بروس ریدل، یکی از مدیران برجسته سازمان سیا در هنگام رخداد بینظیر انقلاب اسلامی در ابتدای مستند «ایران و غرب» که در ایران نیز منتشر شده، جملهای دارد که شگفتی انقلاب را دوچندان میکند: «رؤسای ما توانایی فهم اینکه چطور یک آیت الله ۸۰ ساله که با ماست و سیر و پیاز زندگی میکند، میتواند انقلابی را رهبری کند که منجر به سرنگونی مهمترین کشور آمریکا شود، نداشتند.»
این آیت الله سادهزیست و متواضع که پس از آزادی از زندان ستمشاهی در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳، در جمع طلاب و مردم حتی از عکس گرفتن هم احتراز دارد؛ توانست تصویری نوین، برجسته و در عین حال ماندگار از زهد، قناعت و دنیاگریزی در عین کوشش اجتماعی برای ادای تکلیف سیاسی برآمده از وظیفه دینی را به نمایش بگذارد. این تصویر حتی در اوج قدرت او نیز خدشهدار نمیشود و در دورانی که جان میلیونها ایرانی، بسته به نفسهای طیب اوست؛ در اتاقهای ساده و محقری منزل میگزیند و اثبات میکند قدرتمداری به قصر و خدم و حشم و لباس و غذا نیست، بلکه در نفوذ معنوی در کالبد خسته مستضعفانی ریشه دارد که از هر چه خوی پادشاهی است، متنفرند و عدالت را بین تمامی طبقات، میان کارگر و کارفرما، کارمند و رئیس، شهروند و مدیر جستجو میکنند:
«دولتها بفهمند که قدرت به این نیست که ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به این نیست که پردههای کذا باشد، بزرگی و عظمت به این نیست که پردههای کذا باشد و مبلهای کذا باشد از مال این ملت ضعیف! خود ملت توی این غارها زندگی بکند و شما در کاخهای دادگستری و در کاخهای نخست وزیری؟! تعدیل کنید خودتان را؛ اگر از خودتان شروع نکنید نمیتوانید اصلاح کنید. (۱۵/۱۲/۱۳۵۷)»
امام خمینی (ره) به اذعان دوست و دشمن، رقیب و رفیق، از هر چه تجمل، اشرافیگری و تشریفات اجتناب میکند تا نشان دهد و اثبات کند چون امام متقین زیستن و زندگی کردن، افسانه نیست؛ حتی در عصر مدرنی که فتنههای دنیا از هر سو بر گوهر فطرت و ایمان هجوم میآورند. کتابها، عکسها، خاطرات و حتی فیلمهایی که از سیره عملی زندگی او به جای مانده، در اثبات نفرت او از کاخنشینی و تجملگرایی، هزاران هزار نشانه و اماره دارد. همین سیره عملی است که سخنان پیر جماران در مورد دنیاطلبی را باورپذیر میکند:
«ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید، خود کاخ نشینی این خوی را میآورد… آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خویکاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. (۱/۱/۱۳۶۲)»
اشرافیگری و تجملگرایی، آن چنان نزد امام مستضعفین منفور و مطرود است که ایشان، این خوی و رفتار را «مصیبت» دانسته و از آسیبها و آفات جمهوری اسلامی میدانند و دائماً بر انتخاب مدیران و مسئولینی از طبقات پایین جامعه تأکید میکنند: « سرچشمۀ همۀ مصیبتهایی که ملتها میکشند این است که متصدیان امورشان از قشر مرفه و از اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ از آنها باشد. و آنها این طور هستند، اشراف و اعیان این طور هستند که تمام ارزشها را به این میدانند که آنجایی که زندگی میکنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتاری که مردم با آنها میکنند، رفتار عبید با موالی باشد؛ تمام افکارشان متوجه به این مسائل است. باید حتماً چند تا پارک داشته باشد، چند تا باغ داشته باشد در شمیران، در تهران، در کجا… (۷/۶/۱۳۶۷)»
با این حال، انتشار تصاویری از مراحل تکمیل و بازسازی حرم امام (ره) که پناه و ملجأ مردم دردمند و مستضعف جنوب شهر تهران و عموم شهرستانهاست، پرسشی به ذهن متبادر میکند که این همه هزینه و خرجتراشی و نقش و نگار سازی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ تردیدی نیست که توسعه حرم به دلیل نیاز به فضایی گسترده در مناسبتها به ویژه رحلت امام (ره) کاری معقول است، اما آیا هر توسعهای باید زیباسازی و تشریفاتزایی همچون فضای عمومی کاخها و قصرها را در پیوست داشته باشد؟ آیا توسعه کیفی آن چنان که مردم تنها و تنها در فیلمهای هالیوودی دیدهاند و در افسانههای سلاطین ایرانی خواندهاند، ضروری است؟ چنین توسعهای، به ویژه در شرایط کنونی که کشور از مشکلات اقتصادی همچون گرانی و تورم رنج میبرد، نگاه مستضعفان و پابرهنگان انقلاب که به زعم امام (ره)، صاحبان اصلی انقلابند، به میراث امام به تردید و تحیر و حسرت و بدبینی آلوده نمیکند؟ با چنین طراحی و برنامهای، میتوان خانه محقر امام در جماران را با حرم او در جنوب شهر مقایسه کرد؟ کدام امام را باید به مردم نشان داد و مردم کدام امام را باور خواهند کرد؟ آیا این تلاش و کوششی که در توسعه و تکمیل به کار بسته شده، تقویتکننده شبهات ضدانقلاب در طول همه این سالها علیه امام و زندگی و مشی رفتاری او و به ویژه هدف او از برپایی حکومت اسلامی نخواهد بود؟ شتاب کنیم و از هزینه بیشتر در این راه و نقشه بپرهیزیم که حتی صدای اقربای مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) همچون حجتالاسلام مهاجری هم برخاسته است.
این سخنان وصیتنامه امام (ره) را بخوانیم و یک بار دیگر بپرسیم نگارنده این وصیتنامه به ساخت چنین حرم و بارگاهی رضایت دارد یا خیر:
«اگر ما با دست جنایتکار امریکا و شوروی از صفحه روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از آن است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم. و این سیره و طریقه انبیای عظام و ائمه مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم، و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگیها زندگی کنند میتوانند؛ و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمیتوانند خلاف ایده آنان را تحمیل کنند.»
شگفت اینجاست که جناب آقای محمد علی انصاری در پاسخ به انتقادات عدالتخواهانهای که به این شیوه توسعه حرم وارد شده، حرم امام (ره) را با خانه خدا تشابهسازی کردهاند و کار نادرست و طاغوتی آل سعود در تجملسازی خانه خدا را مبنای صرف هزینههای هنگفت توسعه حرم امام (ره) دانستهاند! البته که حرم، خانه و کاشانه مردم است و هر گونه خصوصیسازی همانند دفن نزدیکان امام (ره) در آن بیمبنا و بیپایه است، اما آیا مردم نیازی به این همه تجملات و خرجتراشی دارند؟ توصیه به سادهزیستی و دنیاگریزی ویژه طبقه خاصی از مردم نیست. در مورد مقایسه حرم امام (ره) با حرم اهل بیت معصومین نیز ذکر یک نکته ضروری است که هزینههای توسعه، بازسازی و خدمترسانی آستان قدس از موقوفات و نذور تأمین میشود و اگرچه شفافسازی در مورد آن نیز ضروری است، اما نمیتوان آن هزینه را با هزینههای حرم حضرت امام (ره) که از محل بیتالمال مسلمین که گروههای در خور تأملی از آنان به یارانه ۴۵۵۰۰ تومانی نیازمندند، مقایسه کرد. از سویی حسینیه ی ساده ی جماران که محل دیدارهای مردم با امام امت بود و نیز اکنون حسینیه ی امام خمینی در بیت رهبری برای استفاده ی مردم است و خانه ی رهبر نیست؛ اما بزرگترین زینت آن سادگی است.
نیکوست یک بار دیگر سخنان حضرت امام (ره) در مورد ساخت مصلی تهران که در آن از زرق و برقسازی به شیوه مساجد اسلام آمریکایی که به زعم مفسران مؤسسهای که اخوان انصاری آن را اداره میکنند، منظور قصرهای آل سعود است، به ایشان یادآوری کنیم:
«با حفظ جهات شرعی در مورد زمین مذکور با پیشنهاد حجتالاسلام، آقایان خامنهای و هاشمی، موافقت میشود. ان شاء الله در کنار ساختن مصلای تهران، در ساختن بینش کفرستیزی مسلمانان موفق باشید. ضمناً سادگی مصلا باید یادآور سادگی محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد. و شدیداً از زرق و برق ساختمانهای مساجد اسلام امریکایی جلوگیری شود.» (۲۳/۸/۱۳۶۷)
منبع: سایت الف
سلام بنده نیز گچ بری ها را دیدم و نمی دانم دستور کار از چه زمانی صادر شده ولی آحاد ملت امام (ره ) را با آن زندگی ساده می شناسند و نیازی نیست که کاخ ساخته شود در حالیکه جوانان این مملکت بیکارند و کارخانه ها در این ۱۰ ساله اخیر زیر ظرفیت کار می کنند و نیز اگر جوانان را درنیابیم هیچ دولتی از ما در مقابل اجانب حمایت نخواهد کرد هر چند که امروز از دهان ملت می بریم و به آن ها می دهیم . البته به نطر بنده از همان آغاز انقلاب این برنامه ها چیده شده تا ملت و دولت و کشور ایران به دست خودش به تاراج برود باز یاد آور می شوم حرف های احمقانه دولت قبل نیز در شکاف بین شیعه و سنی و دندان تیز کردن قوم یهود و به جان شیعه انداختن داعش توسط آل سعود ، دخیل بوده و متاسفانه این مسائل دست به دست هم داده اند تا ایرانی مسلمان و سرافراز از درون دچار اضمحلال شود و اگر به هوش و به گوش نباشیم ، خواب های آشفته آنها بر علیه ما تعبیر خواهد شد پس تا دیر نشده ملت خودمان را دریابیم .
سلام این تجمل گرایی از چه زمانی دستور کار گرفته این مهم است ؟این دولت یا دولت قبل ؟
در حالیکه ۶۰ درصد جوانان بیکارند و دشمن دندان تیز کرده برای این ملت و بیشتر هم حرافافی های رئیس دولت قبل مقصر بود که تولید کنند داعش به وسیله آل سعود و قوم یهود صهیونیسم بر علیه این ملت مظلوم بوده ، اینگونه اقدامات تیشه به ریشه انقلاب زدن است .